Wednesday, May 23, 2007

اسپایدارمن

یکشنبه تولد مریم عزیز، همسر دوست خوبم مهدی جوادی بود. جای شما خالی، من هم در نقش بی هنر معرکه در تولد حضور داشتم و از صحبت های دوستان کلی استفاده کردم. از تحلیل اینکه اگر بخوای به صورت تمام چینی ها نفری 1 ثانیه نگاه کنی می شه 300 سال بگیرید ، تا بحث در ارتباط با کارت سوخت و امنیت کارت سوخت و خلاصه کلی از مشکلات مملکت رو حل کردیم. البته مطمئنم که میدونید که آقای وزیر علوم لطف کردن و گفتن که فرار مغزها شایعه هست و هرکی هم رفته خائن به وطنه. والا من که نه مغز بودم و نه فرار کردم، اما مطمئنم که اگه قرار به تشخیص خائنین بشه اول به من گیر میدن..... آخه اول گیر میدن، بعد تحقیق می کنن که خائنی یا نه، حالا یه مصاحبه هم با کیهان بکنی که دیگه ایول داره! داستان همون روباهه شده این مملکت ما هم!

از اون دوستان که توی این تولد بودن اما، خدایی چند نفر قطعا و حتما مغز هستن و اونا هم فرارنکردن. فراریشون دادن ظاهرا. کلی التماس کردن که یه کاری پیدا کنن، کلی بی مهری دیدن و در نهایت عطا رو به لقا بخشیدن و الان هم اینجا یا دکترا می خونن و یا دارن تو بهترین شرکت ها کار می کنن. حالا اگه آقایون چشا رو بستن بحث دیگری است.

برگردیم به اصل داستان. روز خوبی بود و خندیدیم به مقادیر زیادی. من هم که تصمیم گرفته بودم یکشنبه هیچ کار درسی نکنم بعدش با رهام و خانومش رفتم سینما. اسپایدرمن 3! یه فیلم روتین هالیوودی و کلی کلیشه ای. اما واقعا از جلوه های ویژه اش لذت بردیم. تنها نکته جالبش همون بود. به هر حال به یکبار دیدن می ارزید. بعدش برا چند نفر از دوستان (نه لزوما ایرانی ) تعریف می کردم که فیلم رو دیدم و تلفظ های جالبی شنیدم. اسپایدارمن یکی شون بود . ظاهرا این مشکل زبان نه برا من می خواد حل بشه و نه برا بقیه ی دوستان. خدا به همه انرژی بده!

خوب باشید،
نیما

Monday, May 14, 2007

گوگل و فمینیسم

امشب (که الان دیگه شده دیشب) خونه ی آرینای عزیز مهمون بودیم و مثه همیشه کلی زحمت کشید و کاری کرد که کلی از مهمونی هایی که ما می گیریم نا امید بشیم. روز مادر بود روز گذشته و برا همین بحث های فمینیستی که خانوم ها بهتر از آقایون این مسائل رو به یاد نگه می دارن! من و بهروز هم که تنها پسرای داستان بودیم به هم نگاه می کردیم و می خندیدیم. بالاخره جلوی اون همه خانوم شرط عقل و احتیاط همین بود که ساکت بمونیم.

اما بیشتر این مسئله منو یاد جریان فمینیستی گوگل انداخت. مدتی هست که دوستان به این نتیجه رسیدن که اگه برای "She invented" توی گوکل بگردن، گوگل حس مرد پرستیش گل میکنه و ازتون می پرسه که منظورتون اینه که "He invented". عبارت "He invented" تقریبا 10 میلیون بار و حدود 5 برابر بیشتر از "She invented" روی وب استفاده شده و همین باعث میشه که گوگل به طور طبیعی شما رو هدایت کنه که اگه دنبال کسی می گردین که چیزی اختراع کرده بهتره دنبال آقایون بگردین (البته نه اینکه خانوما چیزی اختراع نکردن ها ..... اما خب ... العاقل بیکفل الاشاره!)*

***

الان یه چیزی خوندم که کاملا اعصابم رو به هم ریخت. دوستان طالبانی ما در افغانستان در آخرین شاهکارشون یه متهم جاسوسی برای آمریکا رو آوردن و دادن دسه یه پسر 12 ساله که سرش رو ببره. پسر هم که فک کنم سر بریدن براش یه کم بیشتر از بازی با ماشین کوکیش هیجان داشت نشست بالای سر بنده خدا و خرت و خرت کار و تموم کرد. حس بدی پیدا کردم وقتی فیلم رو دیدم. جدای از سر بریدن که نسخه های قبلیش رو در مورد "Nick Burg" و خیلی های دیگه دیده بودم که بالای سرشون قرآن می خونن و چه نمی کنن و در نهایت خیلی راحت سرشون رو مثه گوسفند می برن، این بار حس کردم که این عمل خیانت بزرگی به همون بچه یی هست که این کارو کرد. یادم میاد وقتی کتاب تیمور رو خوندم کلی از قصاوت این آدم در دوران بچگی متعجب شده بودم. امروز با خودم فکر کردم که بابا روحش شاد. این جماعت وقتی با بچه های خودشون اینطور می کنن دیگه جای تعجب از سربریدن بقیه نیست. باز هم یادم افتاد کسانی توی مملکت ما هستن که ترویج مکتب طالبانی رو تبیلغ می کنند. دردناک است مرگ تفکر!

شاد باشین،
نیما

پی نوشت: لطفا کامنت فمینیستی نذارید! حالا اهمیت چیه که کی اختراع کرده، مهم اینه که چی اختراع میشه! حالا آقایون اختراع می کنن دیگه .... خانوما هم لذتش رو ببرن :)

Monday, May 07, 2007

تشویش اذهان عمومی

بسمه تعالی

ان الله یعلم ما فی قلوبنا و کان الله علیما

ملت بزرگ و شهیدپرور ایران.

نظر به اینکه ایادی استکبار بین الملل به سردمداری شیطان بزرگ امریکای جهانخوار و رژیم غاصب صهیونیست از هرگونه نیرنگ و حربه برای رخنه در عزم راسخ ملت حزب الله سودجویانه کمال سوء استفاده کرده و شایعه پرانی میکنند - و شرارت را تا حدی میرسانند که از قول همسنگر بسیجی برادر حاج نیما کاویانی به طریق زیر اشاعه کذب مینماینند:

داش میلاد دیگه تیریپش خفن شده و گذارش به اینجا ها نمی افته. با از ما بهترون می پره حسابی. یه نگا به لیست مقاله هاش بنداز می فهمی!

تکلیف دانستیم که در راستای شفاف سازی اذهان عمومی نکات زیر را به استحضار برسانیم

اولا- اظهر من الشمس است که حاج نیمای کاویان به عنوان مصداق عینی سیرت علوی هرگز از چنین ادبیاتی برای خطاب به یاران و همرزمان استفاده نکرده و نمیکنند که ایشان را مرتبیتی عظیم و منزلتی فراتر از چنین گفتمانی است.
دوما- دشمنان اسلام و قلم بدستان مزدورشان با ذکر عبارت از ما بهترون به وضوح سعی در تفرقه افکنی و شیطنتهای مذبوح نموده اند. حال آنکه ایشان فراموش کرده اند آن مقام شامخ در نزد ما از اهل بیت نزدیکتر می باشند.
ثالثا- بر همگان روشن است که اندک مقالات ما همه در حمد و ثنای آن امام همام نیمای کاویان نگاشته شده- هر چند که قلم حقیر ناتوان تر از آن بوده و هست که حق مطلب را در توصیف ایشان ادا نماید.
رابعا- حاج نیمای کاویان خود پیر سنگر محسوب شده و وصایای ایشان در بین شاگردانشان حکم توضیح المسایل و مفاتیح دارند. من و امثال من به مانند کبوترانی بیزبان میمانیم که در حرم نورانی ایشان به دانه چینی مشغولیم.
خامسا- همانطور که مستحظرهستید ایشان به تازگی به مفقام عظمی خواجگی نیز مشرف گردیده و تقلید در اصول و فروع را بر ما واجب نموده اند.
سادسا - اینجانب مدتی در سفر به سر میبرده و توفیق حضور در مکتب ایشان را نمی یافتم. عکس زیر گواهی است از این مدعا!

در پایان لازم به یادآوری است که هدف از نگارش این سطور چیزی نیست به جز شفاف سازی اذهان عمومی. امید است که این مطالب مشت محکمی باشد بر دهان دشمنان خواجه و کسانی که آب به آسیاب دشمن میریزند.

مکرو و مکر الله و الله خیر الماکرین

به امید ظهور قریب الوقوع آقا امام زمان و التماس دعا

والسلام علینا و علی عبادالله الصالحین
میلاد

۲۰ ربیع الثانی ۱۴۲۸