Friday, February 15, 2008

سنتوری

با نیما که حرف زدم قرار این شد که من این بار یه چه چیزی بنویسم که حال و هوای اینجا یه کم عوض شه و رنگ و بوی شادی بگیره. قرار ما سر جاش بود و میخواستم امروز یه کم خوشمزگی کنم که یهو دیشب بعد از دیدن فیلم سنتوری نظرم برگشت.
فیلم سنتوری از داریوش مهرجویی واقعا ارزش دیدن داره. بهرام رادان و گلشیفته فراهانی از معدود بازیگران موفقی هستن که تو سینمای ما فقط پول چهره عامه پسندشون رو نمیگیرن و پاش بیفته میتونن با بازی قویشون مخاطب رو تکون بدن. هدف من از این مقدمه چینی نقد فیلم نیست چرا که کوچکترین سررشته ای تو این زمینه ندارم. ولی قصه علی سنتوری بسیار فراتر از سناریو یک فیلم دو ساعته است.
علی سنتوری هنرمندیه که مجوز برا آلبوماش نمیتوته بگیره. کنسرتهاش لغو میشه و بگیر بگیر که زیاد میشه بازارش کساد و بی رونق میشه. بی پولی و بیکاری و بعدش هم اعتیاد و از دست دادن همسر و خونه و کاشونه.
هر چقدر به علی سنتوری بیشترو بیشتر فکر میکنم کامم تلختر و تلختر میشه. من تو آینه علی سنتوری نسلی رو میبینم که در آتش سوخت. نسل ما!
نسل ما سوخت در آتشی که من و تو نقشی در برافروختنش نداشتیم. علی سنتوری منم. علی سنتوری تویی. برای علی سنتوری بودن نه لازمه که معتاد باشی و نه اینکه حتی بلد باشی ساز بزنی. کدوم ما تو دلمون یه علی سنتوری نداریم؟ کدوم ما از زندگیمون و جوونیمون کاملا راضی هستیم؟ امثال من و نیما که کندیم و اومدیم هر روز و هر ثانیه دلمون برای دیدن خانوادمون پر مییکشه و هر طلوع و هر غروب باید با غربت و تنهایی دست و پنجه نرم کنیم. اونایی هم که موندن یا دارن ایندر اوندر میزنن که بیان و یا اینکه خودشون رو زدن به بیخیالی. تلخ تر اینکه تعداد ما سنتوریا کم نیست. طبق آمار و ارقام ما جوونترین نسل دنیا رو داریم اما هر چی گشتم نتونستم مرجعی پیدا کنم که نوشته باشه چند درصد ما روحمون چین و چروک خورده زندگی نیست؟
چاره چیست؟ نمیدونم! نسل بعد از ما چی؟ اونم نمیدونم . هیچی نمیدونم...هیچی...
رفیق من سنگ صبور غمهام
به دیدنم بیا که خیلی تنهام
هیچکی نمیفهمه چه حالی دارم
چه دنیای رو به زوالی دارم
مجنونمو دلزده از لیلیا
خیلی دلم گرفته از خیلیا
نمونده از جوونیام نشونی
پیر شدم پیر تو ای جوونی
تنهای بی سنگ صبور خونه ی سرد و سوت و کور
توی شبات ستاره نیست موندی و راه چاره نیست
میلاد

6 comments:

Nima said...

میلاد جون مرسی از پستت.

وبلاگ ما فکر کنم طلسم شده! اما متن زیبایی بود و حرف دل خیلی ها فکر می کنم.

فیلم من رو هم کاملا تحت تاثیر قرار داد. خیلی ها از ذهنم گذشتن: مهران غفوریان، شادمهر عقیلی و امثالهم نمونه ی عینی مشکل هستند. من و تو و بقیه هم نمونه ی ضمنی.

می خواستم این آهنگ رو از روی وبلاگ بردارم دیشب. اما با این پست زیبای تو فکر می کنم کاملا جا داره که بذارم بمونه!

من تصمیم گرفتم تواتر بیشتری به نوشته هام بدم. امیدوارم تو هم همین کارو انجام بدی. برا اینکه حداقل یه نفر هست که خیلی خوشحال میشه وقتی نوشته هات رو می خونه!

ممنون

Anonymous said...

salam

motasefane film ro hanooz nadidam
ama dastanesh hekayate hameye kasanie ke mikhan zendegi konan.
adamhai ke na oomadaneshoon be ekhtiare khodeshoone va na raftaneshoon,faghat in chand ruze zendegi mikhan ke be delkhhe khodeshoon bashe.
ama"hamishe ye paye basat lange".


ba hameye inha:
shad bashid:)

Anonymous said...

Nima va Milade aziz,
shoma ha va hame bachchehayi ke inja hastan joze moaffaghtarin javoonaye Iran hastid, pedaro madarhatoon behetoon eftekhar mikonan va doostatoon (kesayi mesle man :D ke laaghal too donyaye majazi tanha nistan)kheili khoshalan ke tanha nistan va ghabl az check kardane Emaileshoon webloge shoma ro check mikonan. az moaffaghiyata lezzat bebarid, yade oon roozhayi bioftid ke Iran boodid ba kolli hadaf o arezoo, hala ke darid hame gholle haro fath mikonid bayad doya ro ghashang tar az in bebinid, be ghole Milad jan چاره چیست؟ نمیدونم!!! vali man midoonam, lahzeharo ghanimat beshmorim, ghadre khoshiha va khoobiha ro bedoonim, az zendegi lezzat bebarim. kheyliha arezooye jaygahe shoma ro daran.
Nima dafe dige bayad theme ro pink koniaaaaaaa :))

Anonymous said...

gofte boodi ke mikhay chizi benevisi keh rang o booye shadi dashte bashe , inkeh nadasht.

mage mishe santoori o did o shad bood ? mage mishe hameye on badbakhti ro bezaran joloye cheshmaye adam va adam baz shad bashe; on ham toye kharej; on ham vaghti keh dele adam par mikeshe baraye iran .

Hossein said...

سلام
چند روزی هست که فیلم سنتوری رو دیدم و داشتم وبگردی می کردم ببینم دیگران چی نوشتن درباره فیلم رسیدم اینجا

برام جالب بود که یه نفر دیگر رو پیدا کنم که در شرایطی شبیه به مال من فیلم رو دیده باشه و چنین حس و حالی رو پیدا کرده باشه

خوشحالم که تنها نیستم

شاد و پیروز باشین

Anonymous said...

سلام مطلبتون فوق العاده بود .
بسيار عالي
تو لينك زير منم يه مطلب با موضوع "چرندي از صفار هرندي" كه راجع به سنتوري گفته شده بود آوردم .
منتظر نظراتتون راجع به اين مطلب هستم
http://dast-neveshte.blogsky.com/?PostID=14