از ویکیپدیا
شب یَلدا یا شب چِله آخرین شب آذرماه، نخستین شب زمستان و درازترین شب سال است. ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام آن را مبارک می دارند و این شب را جشن میگیرند.
ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر میشوند و تابش نور ایزدی افزونی مییابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید میخواندند و برای آن جشن بزرگی بر پا میکردند.
اکنون پس از ارائه نظریه کاربری تقویمی چهارتاقی نیاسر در نزدیکی شهر کاشان و امکان دیدار عملی طلوع خورشید انقلاب زمستانی، عدهای این شب را در انتظار تماشای خورشید در کنار چارتاقی برگزار میکنند.
پبشینهٔ جشن
یلدا و جشنهایی که در این شب برگزار میشود، یک سنت باستانی است و پیروان میتراییسم آن را از هزاران سال پیش در ایران برگزار میکردهاند. در این باور یلدا روز تولد خورشید و بعدها تولد میترا یا مهر است . بسياری بر اين باورند که ريشهی پاسداشت شب چله ميراث قوم کاسپیان است . کاسپها از اولين اقوام آريايی هستند که وارد ايران شدند.انها مردمانی با چشمهای کبودرنگ و موهای بور بودند که ابتدا در گيلان امروزی سکنی گزيدند و پس از چندی به نقاط ديگر ايران مهاجرت کردند . کاسپها قوم نيرومندی بودند و تمدن توانمندی را پايهگذاری کردند. از جمله تمدنهای آبی (Hydraulic Civilizations) که میتوان از زيگورات چغازنبيل، آسيابها و قناتهای شوشتر بهعنوان آثار باقیمانده از تمدن کاسپها نام برد. همچنين پلهای بسياری با نام آناهيتا در سراسر ايران ساختند و با ساخت چهارتاقیهايی توانستند انحراف ٢٣ درجهی مدار زمين در گردش به دور خورشيد را اندازهگيری کنند . کاسپها با استفاده از اين ابزار به تقويمی دقيق دست يافتند و دريافتند که پس از آخرين شب پاييز بر طول روزها اندکاندک افزوده شده و از طول شبهای سرد کاسته میشود. این جشن در ماه پارسی «دی» ( تولد دوباره خورشید ) قرار دارد که نام آفریننده در زمان پیش از زرتشتیان بوده است که بعدها او به نام آفریننده نور معروف شد. واژه ی روز ( DAY ) در زبان انگلیسی ( که همریشه با زبانهای کهن آریایی است ) نیز از نام این ماه برگرفته شده است . نور، روز و روشنایی خورشید، نشانههایی از آفریدگار بود در حالی که شب، تاریکی و سرما نشانههایی از اهریمن. مشاهده تغییرات مداوم شب و روز مردم را به این باور رسانده بود که شب و روز یا روشنایی و تاریکی در یک جنگ همیشگی به سر میبرند. روزهای بلندتر روزهای پیروزی روشنایی بود، در حالی که روزهای کوتاهتر نشانهای از غلبهٔ تاریکی و اهریمن بر زمین . یلدا برگرفته از واژهای سریانی است و مفهوم آن « میلاد» است . ( برخی بر این عقیده اند که این واژه در زمان ساسانیان که خطوط الفبا از راست به چپ نوشته می شده , وارد زبان پارسی شده است ) . بعد از هجرت گسترده ی مسحیان در زمان کشتار امپراطوری روم به ایران و منطقه های آسیای صغیر . هنگام توسعهی آيين مهر در اروپا، مراسم شب چله به عنوان روز زايش مهر و نور و راستی با شکوه تمام برگزار میشده است و پس از استيلای مسيحيت در اروپا، آداب و رسوم آيين مهر که در زندگی مردم و بهخصوص در ميان روميان نفوذ کرده بود همچنان باقی ماند و با آمدن دين جديد رنگ نباخت . تا سال ٣٥٠ ميلادی تمام فرقههای مختلف مسيحيت متفقالقول روز ششم ژانويه را روز ميلاد مسيح میدانستند وليکن نفوذ آيين مهر کليسای روم را بر آن داشت تا روز تولد عيسی مسيح را مطابق با تولد مهر يا ميترا قرار دهد تا از التقاط اين دو مناسبت نفوذ بيشتری بر زندگی مردم داشته باشد و بزرگترين جشن آيين مهر را در خود حل کنند . با قدرتمند شدن کليسای رم و پس از گذشت زمان، فرقههای ديگر مسيحيت به اين سمت و سو گرويدند. ليکن هنوز کليسای ارمنی و ارتدوکس شرقی روز ششم ژانويه را روز ميلاد مسيح میدانند . آنچه از نظر پژوهشگران مسلم است اين است که ٢١ يا ٢٥ دسامبر با توجه به اشارههای انجيل به فصل زراعت و اعتدال هوا و همچنين تاريخ دوران اوليهی مسيحيت ، روز ميلاد عيسی مسيح نيست و نفوذ آيين مهر در رسوم کليسا نيز غيرقابلانکار است . نخستين مايههای جشن کريسمس وايلانوت ميراث و هديهی ايران کهن به جهانيان است که خود تا به امروز در زندهنگهداشتن آن کوشيدهاست . ایرانیان باستان این شب را شب تولد الهه مهر «میترا» میپنداشتند، و به همین دلیل این شب را جشن میگرفتند و گرد آتش جمع میشدند و شادمانه رقص و پایکوبی می کردند.آن گاه خوانی الوان می گستردند و « میزد» نثار می کردند. «میزد» نذری یا ولیمهای بود غیر نوشیدنی، مانند گوشت و نان و شیرینی و حلوا، و در آیینهای ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی می گستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان، برسم و غیره، برآوردهها و فرآوردههای خوردنی فصل و خوراکهای گوناگون، از جمله خوراک مقدس و آیینی ویژه ای که آن را « میزد» می نامیدند، بر سفره جشن می نهادند. ایرانیان گاه شب یلدا را تا دميدن پرتو پگاه در دامنهی کوههای البرز به انتظار باززاييدهشدن خورشيد مینشستند. برخی در مهرابهها (نيايشگاههای پيروان آيين مهر) به نيايش مشغول می شدند تا پيروزی مهر و شکست اهريمن را از خداوند طلب کنند و شبهنگام دعایی به نام «نی ید» را می خوانند که دعای شکرانه نعمت بوده است . روز پس از شب یلدا (یكم دی ماه) را خورروز ( روز خورشید ) و دی گان؛ می خواندند و به استراحت می پرداختند و تعطیل عمومی بود ( خرمدینان , این روز را خرم روز یا خره روز می نامیدند ) . در این روز عمدتاً به این لحاظ از كار دست می كشیدند كه نمی خواستند احیاناً مرتكب بدی كردن شوند كه میترائیسم ارتكاب هر كار بد كوچك را در روز تولد خورشید گناهی بسیار بزرگ می شمرد.
تاثیر یلدا در جشن های دیگر اقوام
امری که از شواهد تاریخی حکایت می کند این است که بیشتر رسوم دین مسیحیت از مهرپرستی و یا میتراییسم برگرفته شده است . مانند تولد مسیح در یک آقل که برگرفته شده از تولد میترا در غار است و همچنین شب میلاد مسیح که مصادف با یلدا می باشد , نیز از این آیین کهن آریایی گرفته شده است و همچنین درخت سرو و کاج که در آیین مهر با ستاره ای بر فرازش تزیین می شد . ( ستاره نشانه ایست که بازرگانان را راهنمایی می کند تا به میترا در غار برسند - درخت سرو را از این روی دوست داشتند که نماد آزادگی و مقاومت در برابر تاریکی بود که آثارش را در ادبیاتمان می توانیم به وفور بیابیم - درخت کاج از این روی در کشورهای اروپایی مرسوم شد که محیط طبیعی آنها برای رویش کاج بهتر بود ) . همچنین کلمهی نوئل از ريشهی رومی ناتال به معنی تولد است و همانگونه که ذکر شد نام جشن روميان ناتاليس اينوکتوس بودهاست . بابانوئل با کلاهی شبيه کلاه موبدان آيين مهر ظاهر میشود.
در حدود ٤٠٠٠ سال پيش در مصر باستان جشن « باززاييدهشدن خورشيد »، مصادف با شب چله، برگزار میشده است. مصريان در اين هنگام از سال به مدت ١٢ روز، به نشانهی ١٢ ماه سال خورشيدی، به جشن و پایکوبی میپرداختند و پيروزی نور بر تاريکی را گرامی میداشتند. همچنين از ١٢ برگ نخل برای تزيين مکان برگزاری جشن استفاده مینمودند که نشانهی پايان سال و آغاز سال نو بوده است.
در یونان قدیم نیز , اولين روز زمستان روز بزرگداشت خداوند خورشيد بوده است و آن را خورشيد شکست ناپذير، ناتاليس انويکتوس، میناميدند( که از ریشه ی کلمه ی ناتال که در بالا اشاره شد برگرفته شده است و معنی اش , میلاد و تولد است ) . ریشه های یلدا در جشن دیگر مرسوم در یونان نیز باقی مانده است از مهمترین این جشن های می توان به جشن ساتورن اشاره کرد.
در قسمتهايی از روسيهی جنوبی , هماکنون جشنهای مشابهی بهمناسبت چله برگزار میکنند. اين آيينها شباهت بسياری با مراسم شب چله دارد. پختن نان شیرینی محلی به صورت موجودات زنده، بازی های محلی گوناگون، کشت و بذر پاشی به صورت تمثیلی و باز سازی مراسم کشت، پوشانیدن سطح کلبه با چربی، گذاشتن پوستین روی هره پنجره ها، آویختن پشم از سقف، پاشیدن گندم به محوطه حیاط، ترانه خوانی و رقص و آواز و مهم تر از همه قربانی کردن جانوران از آیین های ویژه این جشن بوده و هست . یکی دیگر از آیین های شب های جشن، فالگیری بود و پیشگویی رویدادهای احتمالی سال آینده. همین آیین ها در روستاهای ایران نیز کم و بیش به چشم می خورند که نشان از همانندی جشن یلدا در ایران و روسیه دارند.
يهوديان نيز در اين شب جشنی با نام «ايلانوت» (جشن درخت) برگزار میکنند و با روشنکردن شمع به نيايش میپردازند.
آشوریان نیز در شب یلدا آجیل مشکل گشا می خُرند و تا پاسی از شب را به شب نشینی و بگو بخند می گذرانند و در خانواده های تحصیل کرده آشوری تفال با دیوان حافظ نیز رواج دارد.
نخستين روز زمستان در نزد خرمديناني كه پيرو مزدك هستند نیز سخت گرامي و بزرگ دانسته ميشود و از آن با نام «خرم روز» ( خره روز ) ياد ميگردد و آيينهايي ويژه در آن روز برگذار می شود . اين مراسم و نيز سالشماري آغاز زمستان هنوز در ميان برخي اقوام ديده ميشود كه نمونه آن تقويم محلي پامير و بدخشان (در شمال افغانستان و جنوب تاجيكستان) است
Shabe yaldatoon Mobarak!
Milad