نه دانشگاهمان را اسم و رسمی بود و نه اساتیدش را،
ساختمانی داشتیم در انتهای ناکجا آباد، که به دلخوش کنک دانشکده اش می خواندیم و هر روز برای رسیدن به کلاسهایش با گاو و گوسفند همسفر می شدیم و می رفتیم تا برسیم....
اسبی بود و گه گاه الاغی و مرغی و خروسی و ..... البته دانشجویی!!
می دویدیم برای رسیدن به کلاس هایی که هر از چند گاه مزین می شد به نغمه های نغز مادیان پیر مرد آن سوی جاده.....
و چمنزاری که گاها همین گاو و گوسفندهای مهربان با من و تو سخاوتمندانه قسمت می کردند تا مرغ خیال را به پرواز در آوریم بر فرازش. و اما من و تو حتی پا فراتر می گذاشتیم و "کل کل" می کردیم و یک شکم سیر از سبزه ها و علف هایشان می خوردیم که خدای نکرده نه من در مقابل تو کم بیاورم و نه تو در مقابل من؛ که اگر نمی خوردیم قرآن خدا نعوذبالله غلط می افتاد!
علف که خوب بود ... جلبک می خوردیم .... آب حوض هم اگر پایش می افتاد می خوردیم ( یادم نیست .... خوردیم؟؟؟!)، انگشت در چشم استاد می کردیم.... گاز می گرفتیم و خلاصه چه ها که نمی کردیم!!
اما همه اش اینها نبود. با همه ی این جنجال ها که داشتیم، پیمان بستیم که بالاتر برویم. امید و شور را در دلمان روشن نگاه داشتیم
تا صبح وب سایت طراحی می کردیم ... پایگاه داده می خواندیم. از روبات و وبگرد و موتور جستجو می گفتیم و می خندیدم و به خوشی و بی خیالی عمر می گذراندیم .... و این امید بود که در ته دلمان همراهیمان می کرد .
برادرم،
امروز سال هاست که آن کودکانه ها من و تو را رها کرده اند و رفته اند. برای من و تو همه ی این ها عطری ازخاطره است ...
امروز تو در یکی از بزرگترین موسسات تحقیقاتی دنیا مشغولی به کاری و فرسنگ ها از من دور. اما هنوز گره های دوستیمان محکم است و پیمان هایمان پا بر جا.
همین امروز اما یک وجه مشترک دارد با تمامی روزهایی که من و تو با هم تجربه کردیم. امروز یکی از همان روزهایی است که من و تو در همان دانشکده ی ناکجا آباد و با وجود همان گاو و گوسفندها به خاطره سپردیم و گفتیم و خندیدیم ...
میلاد جان، امروز میلاد توست و برای من دوستی تو باعث افتخار.
زنده باشی و پایدار،
نیما
ساختمانی داشتیم در انتهای ناکجا آباد، که به دلخوش کنک دانشکده اش می خواندیم و هر روز برای رسیدن به کلاسهایش با گاو و گوسفند همسفر می شدیم و می رفتیم تا برسیم....
اسبی بود و گه گاه الاغی و مرغی و خروسی و ..... البته دانشجویی!!
می دویدیم برای رسیدن به کلاس هایی که هر از چند گاه مزین می شد به نغمه های نغز مادیان پیر مرد آن سوی جاده.....
و چمنزاری که گاها همین گاو و گوسفندهای مهربان با من و تو سخاوتمندانه قسمت می کردند تا مرغ خیال را به پرواز در آوریم بر فرازش. و اما من و تو حتی پا فراتر می گذاشتیم و "کل کل" می کردیم و یک شکم سیر از سبزه ها و علف هایشان می خوردیم که خدای نکرده نه من در مقابل تو کم بیاورم و نه تو در مقابل من؛ که اگر نمی خوردیم قرآن خدا نعوذبالله غلط می افتاد!
علف که خوب بود ... جلبک می خوردیم .... آب حوض هم اگر پایش می افتاد می خوردیم ( یادم نیست .... خوردیم؟؟؟!)، انگشت در چشم استاد می کردیم.... گاز می گرفتیم و خلاصه چه ها که نمی کردیم!!
اما همه اش اینها نبود. با همه ی این جنجال ها که داشتیم، پیمان بستیم که بالاتر برویم. امید و شور را در دلمان روشن نگاه داشتیم
تا صبح وب سایت طراحی می کردیم ... پایگاه داده می خواندیم. از روبات و وبگرد و موتور جستجو می گفتیم و می خندیدم و به خوشی و بی خیالی عمر می گذراندیم .... و این امید بود که در ته دلمان همراهیمان می کرد .
برادرم،
امروز سال هاست که آن کودکانه ها من و تو را رها کرده اند و رفته اند. برای من و تو همه ی این ها عطری ازخاطره است ...
امروز تو در یکی از بزرگترین موسسات تحقیقاتی دنیا مشغولی به کاری و فرسنگ ها از من دور. اما هنوز گره های دوستیمان محکم است و پیمان هایمان پا بر جا.
همین امروز اما یک وجه مشترک دارد با تمامی روزهایی که من و تو با هم تجربه کردیم. امروز یکی از همان روزهایی است که من و تو در همان دانشکده ی ناکجا آباد و با وجود همان گاو و گوسفندها به خاطره سپردیم و گفتیم و خندیدیم ...
میلاد جان، امروز میلاد توست و برای من دوستی تو باعث افتخار.
زنده باشی و پایدار،
نیما
12 comments:
Dash nimaye golam,
Bi nahayat mamnoon babate matne ghashangi ke neveshti va tabrike samimanat ke 4 sal zendegi ro mesle yek filme kotah dar yek lahzeh az jelo cheshmam gozaroond. Az jolbako felfel gerefteh ta robocup o motor jostejoo. Khodaro shakeram ke doostani khoobi mesle to daram ke agar che dar kenaram nistan, booye refaghateshoon ro mishe az farsangha hess kard.
Bazam mamnoon, shad bashi
Milad
يادش به خير
عهد جواني
كه تا سحر با ماه مي نشستم
از جواب بي خبر!
اكنون كه مي دمد سحر از سوي خاوران
بينم شبم گذشته
ز مهتاب بي خبر!
اين سان كه خواب غفلتم از راه مي برد
ترسم كه بگذرد ز سرم آب,بي خبر
لبتون با دلتون خندون...سلام
آقا میلاد مبارک باشه. این دوستیای اینجای ماها دوستی بشو نیست . داش نیما خود شما رو میخواد
salam
tavalodetoon mobarak.
omidvaram hamishe hameye
roozhatoon be mobarakie
rooze tavalodetoon bashe,
ayandatoon rooshan,
va gozashtatoon sarshar az
khaterate khosh.
shad bashin.
khob khob khob...avvale hame amoo milad taballodet mevarak...:x
badam inke salam...mesle hamishe chakerim...
amoo nima khoobi?chekhebar?;)
az akharin commentam kheyli migzare...age goftid chera?
omran befahmid...:d
harbar mikham biam too sitetoon bekhatere in proxyhaye mozakhrafe daneshgah safheye comment baz nemishe:((
ama khodai sor@esh khoobe...Bkhial...
faghat khastam begam bahane nemiaram and hamishe sar mizanam.ama bekhoda nemishod comment bedam...
chakere hamishegi...MaSoUt....
salame mojadad...2bare mitoonam post bezaram and hey miam inja....
agha nima dashtam commenthaye post ghablio mikhoondam delam gereft...damet garm dg....hala faghat ye nafar az in posta khoshhal mishe?
nemidoonam oon ye nafar kie
amma 100% man nistam...
yani rasman maro ghablame ham hesab nakarD dg...eyval marameto eshghe haji...:(
just cry:((
agha masoud gol,
avaln ke khosh oomadi dobare! :)
badesham inke ba deghat nakhoondi pesar jan comment e man o. neveshte boodam "hade-aghal" 1 nafar kheili khoshhal mishe vaghti milad minevise o lezzat mibare vaghti mikhoone.
oon ye nafar ham hich adame ajibi nist rafigh ... khodamam!!
pesare khoob to ke IQ khafan hasti ... yekam kharj kon! ;)
montazerim bishtar bebinimet inja!
khoob bashi
eyvaaaaaaaaaaaal.....ye commente ekhtesasi vase ma...damesh...amma amoo nimaye azizam! hamin ke migi hadeaghal ye nafar yani shayad man khoshhal nasham...amma bekhoda manam khoshhal misham....jeD migam...az tahe del...darzemn...IQmo forookhtam:d
Mamnoon az tabrikatoon va hamchenin mamnoon az hameye doostani ke dar morede poste santoorni neveshtan.
Milad
amoo milad bacheha vazifashoone azizam:D
baz ke inja matrooke shod/:)
تولدتون مبارك ميلاد گرامي
مبارك تر اين همه معرفت و دوستي كه با هم دارين . اونم توي اين روزگار نامراد نامرد !
Post a Comment