Tuesday, July 11, 2006

Presentation

سلام به همه ی دوستای بسیار بسیار عزیزم. شرمنده که دیر شد اما باور کنید که وقت زیاد پیدا نمی کنم. درگیر یه Presentation برای جمعه هستم که باید خوب از آب در بیاد. تا حالا 4بار توی کلاس این ترم presentation دادم و هربار 1.5 ساعت. برای دوستانی که مشتاق هستن بیان اینجا بد نیست فکر کنن چند مرده حلاج هستن و آیا می تونن 1.5 ساعت برا استاد و شاگرد ها داستان ببافن یا نه!

آقایون و خانوما، comment های شما بسیار به من انرژی داد. از همتون خیلی خیلی ممنون. خدایی وبلاگی که خواننده نداره، یا خواننده هاش کامنت نمیذارن، نوشتن هم نداره!

ممنون که تولدم و تبریک گفتید. خیلی لطف کردید. اینجا هم خیلی از بچه ها زحمت کشیده بودن

اما بذارید اول به comment ها جواب بدم:

وقتی علی رضوانیان گل، پیر وبلاگ، میگه خوب نوشتی یعنی دیگه کلاهت و بنداز بالا. یحیی صفی آریان عزیز و همسر گلش فرانک(درست گفتم؟)، نوید (یار دبستانی من) و فرنگیس مهربان وقتی وبلاگ آدم و می خونن باید کلی کیف کنی و در عین حال مواظب باشی که سوتی نوشتاری ندی.

محمود پورعلی عزیز هم برای رو به راه کردن وبلاگ و اطمینان از اینکه اولین بار همه چیز درست بود خیلی کمک کرد. ممنون محمود جان

Jedidi Nezhad که دلم هم برا خودش و هم برا سنگ زدنش کلی تنگ شده. مرسی برا مطلب زیبات از شریعتی .... نه رفیق من جاهای دیگه هم رفتم .... (خیلی منحرفی!!) منظورم کنار غازها بود!

امیر پذیرایی گل و هادی امیری عزیز! چطورین؟؟؟؟؟ کجایین؟؟؟ هادی یه عکس از آخرین وضعیت موهات برام بفرست تا منم یکی برات بفرستم! کانادا دارن دنبال زمین هاکی می گردن ببینیم من انتخاب میشم یا تو!

مهدی جوادی و خانومش که برا تولدم کلی منو شرمنده کردن. بازم ممنون!

مجید رزم آرای خودمون ..... تورو با تلفن حالتو می گیرم.

ارادتمند حاج صابر عزیز هم هستیم حسابی. هل انت مزدوج؟ دل ما اندازه ی پیکو پردازنده شده برات حاجی!

احسان حسن زاده ی عزیز. خیلی خیلی ممنون برا کامنتت رفیق. بابا هر روزupdate کن کدومه!!! می خوای بندازنمون بیرون از دانشگاه؟ راستی احسان جان: می خواستم جواب سوال هایت را بگویم. اما وقتی یادم آمد که مَشتی غضنفر این نامه را برایت فرستاده بود.... قول داد در نامه های بعدی برایت کم کم بنویسد.

زینب موسویان عزیز، علی عزیز مرسی که سر زدین!

زیبای عزیز و آتوسای مهربان و اون رفیق گلی که برام نوشته بود زن نداره و من نباید اشتباه کنم! مرسی که سر زدید. دلم براتون تنگ شده خیلی. به عمه ها، خاله ها، دایی ها، شوهر عمه ها، عمو، پسر عمو، اصغر آقا بستنی فروش و همه ی اهل محل خیلی سلام برسونید

اما تشکر ویژه از دکتر حمید ضرابی زاده ... من چی بگم؟ فقط اینکه دوستی با حمید عزیز برا هر کسی افتخاره..... آقا ما اینجا منتظریما!

آخر از همه هم نگار خانوم، آبجی کوچیکه، و بابا و مامان عزیزم. دلم براتون تنگ شده خیلی. بازهم غضنفر بلد نبود مهبت را چتور بنویسد. با عرذ معزرط!

گفتم Presentation؛ بد نیست یادی از اولین Presentation خودم کنم. دوستایی که دانشگاه همدان بودن فکر می کنم داستان صحبت من بعد از قهرمانی روبوسینا تو مسابقات آمریکای 2004 یادشون هست. من که جلو 500 نفر حرف زده بودم فکر می کردم جلو 5نفر حرف زدن که کاری نداره. بابا اسلایدهای به این باحالی آماده کردم، مطالب هم که کاملا بلدم ..... خوب یا علی دیگه!

رفتم دانشگاه و شروع کردم به خوندن اسلایدها. همه چی مرتبه؟ آره بابا .... حله. هم کلاسی ها و استادم اومدن. خوب ....

استادم : Dear Nima, Please Start….

من : Sure!

ترجمه ی اولین Presentation من به فارسی:

"خوب، می خوام در مورد سیستم های هوشمند صحبت کنم! ما یک سیستم هوشمند هستیم که باید در همه موارد درست بود. روشهای متعددی در اینجا هست. من برای اینکه شما بهتر متوجه می شوید از یک مدل سخاوتمندانه(1) شروع می کنم. کلا تمام سیستم های امن در این راه از یک روش دارن. ما یک اتومبیل داریم که رشته ها را گرفت و تحلیل می کند..."

یه نگاه به چهره بچه های کلاس می کنم. همه کج و کوله. استادم هم LapTop خودش و باز می کنه و شروع می کنه email چک کردن. واقعا چقدر Presentation من برا همه مفیده! به ساعت نگاه می کنم هنوز 5 دقیقه از زمان رفته و من باید 25 دقیقه دیگه حرف بزنم. دونه های عرق و پشت گردنم حس می کنم که میرن پایین و می رسن به نوکه انگشت پام. البته مطمئن نیستم این که رسید نوک پام همون بود که از پشت گردنم راه اقتاد!

آقا تصمیم می گیرم سیستم و عوض کنم. اسلاید و عوض میکنم، لبخند میزنم که یعنی همه چی تحت کنترله. با دست اسلاید و نشون می دم. خودتون که سواد دارین.... بخونین دیگه. منم اینجا براتون شکلک در میارم که سرتون گرم بشه.....

30 دقیقه تموم میشه. همه دارن چرت می زنن. استادم سرشو از رو LapTop بلند می کنه!

استادم : Nima, It was good.

من که یه دوش عرق گرفتم هم تو دلم می گم برو بابا حال داری!

(1) I used generous instead of general!!

21 comments:

Anonymous said...

Kheyli bahaaaal bood :)) :))

Anonymous said...

we enjoy seminar and presentation since they give us the sense of being in an International school.
Ramin

Anonymous said...

salam nima
aval az hame tavaloodet mobarak
dovom ham tavaloode webloget mobarak

Anonymous said...

سلام نيما جون
خوبي رفيق
ما هنوز جوونيما و كوچيكه هرچي داش نيما.
ولي نميدوني از اون روزه چقدر اين دختراي چاچولك باز از وبلاگت حرف زدن و نزدن بماند...
كيك خوشگلي هم داشتيا! اگه كار خودت باشه كه ديگه حسابي كدبانو شدي، اول خواستم شمعاتو بشمارم ببينم اشتباه نباشه بعدش يهو ديدم سر از 30 درآورد يادم افتاد كه يه جا بايد وايسم!!!
راستي شمعاتو نگه دار كه من و جديدي نژاد اگه يه روزي روزگاري اومديم اون ورا ديگه واسه شمع پول نديم به شمع....
بازم تولدت مبارك

Anonymous said...

salam dadashi,
kheili bahal bood,fekr konam man az hame behtar jaryane presentationet ro midoonam!haha
khoshbahalet che keike khoshgeli!,rasty fari o dadash mostafa kollllliii tavalodeto tabrik goftan o bezoodi bahat tamas migiran chon alan tehranan...
movazebe khodet bash
bazam montazere neveshteye ba'ditim
bye

Anonymous said...

سلام نیما جان
داستان رو که خوتندم یاد امتحان اسمبلی افتادم بعد امتحان گفتم چطور بود نیما گفتی خیلی خوب نشد فقط صبح وقت کردم یکم بخونم ولی نتیجه ها که اومد 5/19 شده بود بالاترین نمره کلاس و نمره بعد از او فکر کنم 16 بود به هر حال این داستانها رو نمیشه خیلی از نیما باور کرد چون یک کاری که می خواد انجام بده به بهترین نحو انجام می دهد راستی بچه های دیگه هم که وبلاگ می نویسن آدرس بدن یه سر بزنیم علی رضوانی با تو ام اون سر کاری هم که با اسم یک دختر به عنوان دانشجوی کامپیوتر بو علی سر کارت گرفتم هیچ وقت یادت نره کلی از علی تعریف کردم و بعد گفتم خیلی ازش خوشم میاد و خلاصه علی هم که عشق این برنامه هاست کلی حال کرده بود ... خوب من هم سعی می کنم از پر خواننده بودن وبلاگ نیما استفاده کنم و توی هر پست یک خاطره بنویسم شاید خاطره بعدی چه جوری پاس کردن سیستم عامل باشه و خانم بطاییان که امید وارم خواننده این وبلاگ نباشه اگه هست حتما بگید ...

Anonymous said...

سلام نیما جان . نمیدونم منم باید کامنت بزارم یا نه فکر میکنم اینجا خیلی خصوصی باشه ولی برا احترام باید یه چیزی نوشت :D ;)

Anonymous said...

علیکم السلام و ....انا لا مزدوج...هل انت؟ ارایت مصطفی مزدوجا !!!! چقدر این زبون سخته ، بهتره به همون زبون مادری که به سختی صحبت می کنم ادامه بدم.
چی چی عرق کردی...چرا راستشو نمی گی...یه پرزنتیشنی ارائه دادی که همه شاگردهات مخشون شات داون شده... بعد حاجی ما میاد میگه خیس عرق شدم.راستشو بگو چی یا کی تو اون کلاس بوده که خیس عرقت کرده!!!؟؟زود تند سریع جواب بده( لطفا جمله آخر به شیوه مستنتق اداره آگاهی دایی جان ناپلئن قرائت گردد!؟

با تشکر از شما که حال اون کفار کک و کمونیست رو می گیرید
حاجی در زمینه واحد دلتنگی ، ما که کم آوردیم داداش

برات آرزوی بهترین ها رو دارم
یا حق
امضا:حاج صابر

Anonymous said...

سلام، از این بگذریم که تنظیمات کامنت در ابتدا مشکل داشت یا نداشت ! ولی در باره وبلاگ باید بگم نوع موقعیتت ، وبلاگت رو بسیار خواندنی خواهد کرد همانطور که برای من و برای کسانی که کامنت می گذارن یا نمی گذارن همینطوره . از اینکه می شود احساس کرد فاصله ها اینقدر هم زیاد نیست از اینکه باز این همه حرف برای گفتن هست و این همه قلب برای ترکوندن خوشحالم . بی اندازه منتظر دیدنت در ایران و در همان بلوار قشنگ جلوی در خونتون هستم و همینطور بی اندازه در انتظار دیدن موفقیت های همیشگی تو . برای و به یاد روزهای خوب گذشته : نوید لطیفی

Anonymous said...

سلام نیما جان،
حالت چطوره؟
نخست راه اندازی وب لاگت رو و بعد هم زادروز تولدت رو بهت تبریک می گم. در سالهای باقیمانده از زندگی آرزوي شادي کافي براي تو ميکنم که روحت را زنده و ابدي نگاه داره.

آرزوي رنج کافي براي تو ميکنم که کوچکترين خوشي ها به بزرگترينها تبديل بشه.

آرزوي بدست آوردن کافي براي تو ميکنم که با هرچه مي خواهي راضي باشي.

آرزوي از دست دادن کافي براي تو ميکنم تا بخاطر هر آنچه داري شکرگزار باشي.

وبلاگت رو امروز دیدم خیلی عالیه که همچنان روح پویات رو حفظ کردی.
امروز با مصطفی صحبت می کردم. اگر تو هم دعا کنی و دوستان خوب هم برامون دعا کنن ممکنه تا چند وقت دیگه خبر خوشی رو بشنوی. امیدوارم اینطوری باشه.
خوشحال شدم.

پیروز باشی
بشیری

Anonymous said...

نیمای عزیزم سلام.
میبینم که اینقدر با صفایی که اونجا هم تنها نموندی و از این بابت خیلی خوشحالم.وبلاگ قشنگ و خوندنی داری وبخصوص عکسهای خودت که توشه برای رفع دلتنگی مفیده.راستی از اینجا به نگار عزیز هم سلام میکنم .این هم یکی دیکه از خواص این وبلاگ.به امید دیدار

Anonymous said...

فقط میتونم بگم خوش به حالت که این همه دوست داری که خیلی هم دوست دارن،به امید دیدارت

Anonymous said...

من این تعداد و از 13 تغییر بدم! میگن شگون نداره 13تا باشه!

Anonymous said...

واااااااااااای!نفر سیزدهم من بودم نیما، خیلی جالبه:)) تو چی فکر میکنی؟

Anonymous said...

فرزان جان من فکر می کنم که سیزدهمین کامنت از طرف تو این معنی و میده که اینجا به زودی با خاک یکسان میشه :) تو و شیطونی و سیزدهمین کامنت... یعنی دیگه هیچی

مهندس بشیری عزیز ممنون. حالا همون آرزو خوبا رو فقط می کردی من قبول داشتم. این بدا دیگه آرزو کردن نداره برادر. من برا خودم آرزو می کنم که جز جیگر بگیرم که بفهمم بعدش خیلی خوبه و حالم جا بیاد.

نوید عزیز، مشکل داشت کامنت ها. حق با تو بود.

مرسی از همه. اشی نون طلا خیلی به فدایت(خودش میدونه کیه)مرسی برا لطفت

لطفا اسم هم بنویسید

الان اینجا 10 صبح جمعه است و ایران باید 8:30 عصر باشه. 1 ساعت دیگه پرزنتیشن دارم

Anonymous said...

سلام نيما جان خوب هستي ؟ تبريك ميگم از وبلاگ گل سرخ پيدا كردم.خيلي خوشحال شدم. با اينكه اينجا كمي خصوصي و همه با هم آشنا هستند ولي منم به عنوان يك آشناي نا آشنا وارد شدم.
سفر برايم هيچ چيز به جز دلتنگي ندارد. اما زندگي به من آموخت... براي بهتر ديدن عظمت و شكوه هرچيز، بايد قدري از آن دور شد!!!
نازگل

Anonymous said...

salam nima joonam:Xfadat sham chetori jigare man:X
akhjoon nima>:D<
migam ke baba bolan sho bia dg eh delemoon pokid baba:((
beghole hamshahria:delom berat tang shode die pa shi mokoni?:D
nimajoonam delam vasat tang shode.ishalla hamishe movaffagh bashi va salamat ba harki ke mikhay bashi che bf che gf:x
kholase ma too iran sanie shomari mikonim ta biaya.....nokaretam
masoud(masoude khodetoon mishnasi dg;))

Anonymous said...

Wo0o0o0o0o0o0oW rasT nima joonam yadam raft tabalodeto tabrik begam.....:-p
sorry tavalodet mobaraaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaak>:D<
happy birthday billy:d(look listene aghaye ghafari ke yadete?:)))
ok
ishalla harchi doos dari az khoda omr begiri va shad bashi va dooste khoobe man bashi...
darzemn yadet nare ghol dadi manam biam oonja dars bekhoonama/:)yadet nareha....:D
behame doostam fis midam migam nima mikhaad mano bebare pishe khodesh:D
rasti az dooste moshtarekemoonam age khabari resid behemoon begoo;))
byebye:Xto next hi...

Anonymous said...

e...esme mano nazasht chera?haji nima in ghabliam male maneha/:)esmamo nazasht
bye to next hi...

Anonymous said...

I'm impressed with your site, very nice graphics!
»

Anonymous said...

I like it! Keep up the good work. Thanks for sharing this wonderful site with us.
»